⬅راهی که می روم⬅

. امیدوارم به ترکستان نباشد

⬅راهی که می روم⬅

. امیدوارم به ترکستان نباشد

نمی خواهم در مسیر های انحرافی قرار بگیرم .

بایگانی
آخرین مطالب

۴۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است


راستی خویش نهان کس نکرد

در سخن راست زیان کس نکرد

 

راستی آور که شوی رستگار

راستی از تو ظفر از کردگار

 

گر سخن راست بود جمله در

تلخ بود تلخ که الحق مر

 

چون به سخن راستی آری بجای

ناصر گفتار تو باشد خدای

 

شعر از نظامی


Kr.anahida✒

آناهیدا کرمانی
۱۷ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


حدیث امام على علیه  السلام :


مَنْ تَحَرَّى الصِّدْقَ خَفَّتْ عَلَیهِ المُؤُنُ ؛

هر کس صداقت و راستگویى پیشه کند، بار زندگى براى او سبک مى شود.

تحف العقول ص 91


Kr.anahida✒

آناهیدا کرمانی
۱۷ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


مردی بود بسیار غیور ، با زنی که بسیار با جمال و زیبا بود ازدواج کرد و به همین دلیل ، هرگز اجازه نمی داد که زنش از خانه بیرون برود . و چون آن مرد بیرون می رفت در را محکم بسته و قفل بر در می زد و اجازه نمی داد که کسی به خانه او رفت و آمد کند .
زن به شوهرش گفت : چرا اینقدر کار را به من سخت می گیری و زندگی را به من زندان کرده ای ، حال اگر زنی فاسد و بد نهاد باشد ، این گونه قفل و بست ها چاره کار نبوده و اثر و نتیجه ای نخواهد داشت ، ولی شوهرش به این حرفها اعتنائی نمی کرد و سختگیری هایش ادامه داشت ، تا آنجا که زن تصمیم گرفت به طریقی شوهر را متوجه اشتباه خود کرده و حرف خود را ثابت نماید .
پیرزنی همسایه اش بود که گاهی از شکاف دیوار با هم به درد دل و صحبت می پرداختند ، روزی با وی گفت که با فلان جوان که در بازار دکان طلا فروشی دارد ، تماس گرفته و پیام عشق مرا به او برسان و بگو که مدتها است عاشق اویم و در این عشق نیز سخت بیقرارم .
جوان چون این پیام را شنید و از زیبائی و حسن زن آوازه بسیاری شنیده بود ، آتش عشق در دلش مشتعل گشته و جواب داد : از هم اکنون من نیز بیقرار تو ام ولی با شوهری که تو داری ، من چه توانم کرد و این وصال چگونه میسر خواهد شد ؟
زن جواب داد : من تدبیری می کنم تا مواصلت روی دهد ، اگر طالب من هستی، صندوقی درست کن و به شوهرم بگو که عازم سفر هستی و صندوقچه ای پر از طلا و جواهرات و نفایس داری که جز به شما مرد امانتدار به کس دیگر نمی توانم اعتماد کنم ، آنگاه به خانه خود رفته، در صندوق قرار گیر و به غلام خود بگو صندوق را با کلید ش به خانه ما آورد . جوان چنان کرد .
غلام صندوق را به خانه آن مرد آورد . زن پیش آمد و گفت که : این چیست ؟ مبادا که فردا صاحبش بگوید که فلان و فلان چیز در صندوق بوده است و الحال نیست . بهتر اینکه سر صندوق را بگشائی و ببینی که چه چیز در آنست . غلام سر صندوق را گشود در حالی که از مطلب آگاه نبود .
پس جوان سر از صندوق بیرون کرد . چشمش بر آن مرد افتاد و مرغ عقلش پرواز کرد و چون آن مرد نظرش بر آن جوان افتاد بر جای خود خشک گشت و خواست که او را صدمه بزند . زن گفت که : این عمل از من شده است و او تقصیری ندارد . من می خواستم مطلب خود را بر تو معلوم سازم که اگر زنی بد کار باشد ، شوهر نمی تواند او را به جبر و زور خود نگاه دارد
!


Kr.anahida✒

آناهیدا کرمانی
۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


در زیر به سه نکته اشاره میکنم که کمکتان میکند صداقت را به فرزندانتان آموزش دهید:

۱. از خیلی کوچکی ، با فرزندانتان درمورد ارزش صداقت در خانواده تان صحبت کنید . به آنها بگویید که این برای همه شما خیلی مهم است که بتوانید همیشه روی همدیگر برای شنیدن حقیقت، حتی اگر سخت باشد ، حساب کنید .

اگر بین والدین و بچه ها صداقت نباشد ، اعتماد و نزدیکی در خانواده وجود نخواهد داشت.

صداقت پایه و اساس روابط خانوادگی و اعتماد و احترام متقابل است .

به فرزندانتان بگویید که برای حمایت و دفاع از آنها هر کاری از دستتان برآید انجام میدهید ، حتی برایشان میجنگید اما اگر بفهمید که به شما دروغ گفته اند ، رابطه تان به کلی تغییر خواهد کرد . وقتی اعتماد از بین برود ، زمان زیادی میخواهد تا دوباره ایجاد شود .


لطفا برای مطالعه ادامه پست کلیک کنید ...

آناهیدا کرمانی
۱۷ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


你好。我很高兴大部分访客都是中国人。非常欢迎。我的博客是关于诚实。发表评论的帖子。告诉你的回忆。我很清楚他们在其他国家的诚实程度。希望你永远是好的。


Kr.anahida ✒

آناهیدا کرمانی
۱۷ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



مترجم سایت

ابزار وبلاگ